معنی

اویخته
سایر معانی: آویخته، آویزان، معلق، پیش آمده، معوق، بلاتکلیف، در شرف تصمیم گیری، در دست انجام یا داوری، قریب الوقوع، نامعلوم، ناقص، ناتمام، مجمل

دیکشنری

آویزان
صفت
pendent, hung, flaccid, flappy, pensile, underhungاویخته

ترجمه آنلاین

معلق

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.