custom
معنی
سایر معانی: خویگیری، تراداد، برمانه، دیرمانه، (جمع) حقوق گمرکی، (مالیات) گمرک، (عوارض) گمرکی، (جمع با فعل مفرد) اداره ی گمرک، گمرکات، گمرکی، مشتری دایم بودن، مشتریان، (حقوق) عرف، (کالا و دست ساخت) سفارشی (ساخته شده بنا به دستور و طبق مشخصاتی که مشتری داده است)، (خیاط و غیره) فقط با سفارش قبلی، برای مشتریان خاص، روال، رویه، روش، روند، (فئودالیسم) باج (به ارباب)، بیگاری (برای ارباب)، درجمع حقوق گمرکی، عادتی
custom(s)
گمرک( در جمع) قانون ـ فقه : عرف
[برق و الکترونیک] سفارشی
[حقوق] عرف، رسم، عادت، سنت