curing
معنی
[شیمی] پروراندن
[عمران و معماری] عمل آوردن - به عمل آوردن بتن - مراقبت کردن - نگاهداری - نگاهداری بتن - به عمل آمدن - مرطوب نگاهداشتن - عمل آوردن بتن
[زمین شناسی] عمل أوردن بتن -فر آوری بتن، مرطوب نگهداشتن بتن
[نساجی] حرارت دادن زیاد پارچه جهت تثبیت رنگ چاپ - پخت