معنی

غراب، دیلم، زاغ، کلاغ، اهرم، بانگ خروس، بانگ زدن
سایر معانی: سرخپوست کرو (عضو قبیله ی کرو که در ایالت های مرکزی امریکا زیست می کنند)، (جانورشناسی) کلاغ (جنس corvus از تیره ی corvidae)، (نادر) رجوع شود به: crowbar، (نجوم) استارگان (مجمع الکواکب) کلاغ، (مثل خروس) بانگ زدن، قیق کردن، قوقولی قوقو کردن، (صدای خروس) بانگ، (به خود) بالیدن، فخر کردن، به خود نازیدن، مباهات کردن، کلاه

دیکشنری

کلاغ
اسم
crowکلاغ
crowزاغ
lever, crowbar, pry, fulcrum, handspike, crowاهرم
crowbar, auger, jimmy, crow, gad, gavelockدیلم
crowبانگ خروس
raven, corvette, crow, rookغراب
فعل
exclaim, crow, cryبانگ زدن

ترجمه آنلاین

کلاغ

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.