معنی

کمک، استفاده، سود، فایده، ارزش، دارای ارزش بودن، در دسترس واقع شدن، سودمند بودن، بدرد خوردن
سایر معانی: به درد خوردن، به کار خوردن، ارزیدن، به درد خوری، سودمندی، (مهجور) منفعت، درآمد، فایده بخشیدن

دیکشنری

فایده
اسم
avail, advantage, use, usefulness, utility, profitفایده
profit, benefit, interest, gain, advantage, availسود
use, usage, utilization, application, benefit, availاستفاده
value, cost, worthiness, valence, avail, meedارزش
help, aid, assistance, helping, support, availکمک
فعل
avail, vail, answer, bestead, bested, doبدرد خوردن
availدارای ارزش بودن
advantage, availسودمند بودن
availدر دسترس واقع شدن

ترجمه آنلاین

فایده دارد

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.