availability
/əˌveləˈbɪləti/

معنی

دسترسی، دسترس پذیری، فراهمی، قابلیت استفاده، چیز مفید و سودمند، شخص مفید
سایر معانی: دسترس، در دسترس (بودن)، حصول پذیری، وجود، آماده ی استفاده بودن، بودن
[علوم دامی] درجه فراهمی ؛ می توان آن را با قابلیت هضم برابر دانست که بیشتر در مورد ویتامینها و مینرالها بکار می رود .
[کامپیوتر] دسترس پذیری، مقبولیت .
[معدن] آمادگی ماشین (حفر چاه و تونل)
[آمار] آمادگی

دیکشنری

دسترسی
اسم
access, availability, accessibility, approachability, rangeدسترسی
availabilityدسترس پذیری
availabilityفراهمی
usability, availability, serviceabilityقابلیت استفاده
availabilityچیز مفید و سودمند
availabilityشخص مفید

ترجمه آنلاین

در دسترس بودن

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.