[ریاضیات] گردان بشکه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خار، بوته، خاربن، تمشک جنگلی سایر معانی: (گیاه شناسی) تمشک، خاربن (انواع گیاهان جنس rubus - خاردار و از خانواده ی rose)، هر نوع گیاه خاردار، خار بته
[برق و الکترونیک] درهم گذار رقمی مداری که به منظور تغییر الگویی بیتها به شکل تقریباً تصادفی و به حداقل رساندن خطاهای تداخلی در سیستمهای مدوله سازی رقمی با حامل حذف شده استفاده می شود. در محل ...
قماربازان گمنام [اعتیاد] گروهی خودیار متشکل از معتادان به قمار که با برنامهای دوازدهقدمی درمان میشوند|||اختـ . قُماگ GA ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مسابقه چند بخشى در مسیرهاى گوناگون( موتورسیکلت رانى) ورزش : مسابقه چند بخشى در مسیرهاى گوناگون
ولگرد سایر معانی: پرسه زننده، یاوه گو، پرت گو، اهل چرت وپرت گفتن، (گیاه) انواع رزهای بالارو با گل های خوشه ای، سر گردان
تندخیزی [علوم نظامی] برخاستن هواپیما به سریعترین وجه ممکن با هدف رهگیری هوایی که متعاقب آن دستور مأموریت نیز ابلاغ شود
کشتارگاه، قتلگاه، تلوتلو خودن، کشتار کردن سایر معانی: پای خود را روی زمین کشیدن و راه رفتن، بصورت جمع کشتارگاه، سلاخی کردن
کشتارگاه، قتلگاه، صحنه کشتار سایر معانی: (مجازی) محل آدمکشی، محل خرابی و ازهم پاشیدگی، (با فعل مفرد)، سلاخ خانه (slaughterhouse هم می گویند)، (انگلیس - محلی) قصاب خانه، دکان قصابی (بویژه در ...
چرند، بی معنی، نامفهوم
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.