سخن بی معنی، چرند گفتن سایر معانی: (حرف یا نگارش) پوچ، یاوه، چرند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جفت، زوج، دوتا، توام، دوقلو، چند قلو، دو سایر معانی: (قدیمی) رجوع شود به: two، مارک تواین (نویسنده ی امریکایی) [کامپیوتر] پروتکلی برای تحویل تصاویر گرافیکی از یک دستگاه اسکنر یا تصویر برداری ...
صدای تودماغی، صدای زه، صدای دنگ دنگ ایجاد کردن سایر معانی: (چله ی کمان یا تار ساز زهی) ترنگیدن، ترنگاندن، نواختن، تو دماغی حرف زدن، حرف تو دماغی، صدای خیشومی، بیخ حلقی (twangle هم می گویند)، ...
دارای صدای دنگ دنگ، تودماغی
رجوع شود به: twaddle
[برق و الکترونیک] ریز تنظیم نهایی انجام تنظیم کوچک جداگانه ای روی قطعه پس از نصب آن در سیستم ،مانند انجام تنظیم صفر در تقویت کننده عملیاتی .
پشم ونخ راه راه، نوعی فاستونی، پارچه پشم ونخ راه راه مردانه سایر معانی: پارچه ی پشمی، فاستونی، توید، رود توید (در جنوب شرقی اسکاتلند)، پارچه پشم ون راه راه مردانه [نساجی] توئید - بافت پشمی ...
(قدیمی - شاعرانه) رجوع شود به: between، درمیان، درمیانه، فی مابین
(کشتی) عرشه ی زیرین
(انگلیس - عامیانه) کلفت، مستخدمه
صدای جیر جیر، جیر جیر کردن سایر معانی: (صدای گنجشک و پرندگان کوچک)، جیک، جیر جیر کردن پرندگان کوچک
بلندگوی پر بسامدی (ویژه ی آواهای پربسامد)، بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش [برق و الکترونیک] تیوتر بلندگویی که فقط بسامدهای صوتی بالاتر را ،که معمولاً بیش از 3kHz هستند ،بازسازی می کند و ...