tweaking
معنی
[برق و الکترونیک] ریز تنظیم نهایی انجام تنظیم کوچک جداگانه ای روی قطعه پس از نصب آن در سیستم ،مانند انجام تنظیم صفر در تقویت کننده عملیاتی .
دیکشنری
تندباد
فعل
tweakنیشگون گرفتن و کشیدن
screw, tweak, twist, flex, gnarl, hurtleپیچ دادن
wrap, swab, twist, wind, furl, tie upپیچیدن
contort, twist, wrest, turn, bolt, distortپیچاندن
ترجمه آنلاین
بهینه سازی