فریاد، دعوا، جیغ، نزاع، ضجه، داد، جیغ ممتمد، فاش کردن، جیغ کشیدن سایر معانی: (صدای خوک) اینک، خرناس، اینک اینک کردن، خرناس کشیدن، صدای تیز و طولانی، زوزه، شیهه، (پرنده) قات قات، زوزه کشیدن، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زوزه کشیدن، جیغ کشیدن، با صدای بلند ناله و زاری کردن سایر معانی: نوفیدن، نالیدن، زوزه کشیدن مانند سگ یا گرگ، جیغ کشیدن مانند جغد
نم، گریستن، اشک ریختن، گریه کردن سایر معانی: پرژک، قطره های آب (روی چیزی جمع شدن)، (شیشه ی پنجره و غیره) عرق کردن، (زخم یا گیاه و غیره) آب پس دادن، لیچ افتادن، تراویدن، (با: for) سوگواری کرد ...