چرم گاومیش، چرم زرد خوابدار، گاو وحشی، جلا، ضربت، ضرب، محکم، از چرم گاومیش، زردنخودی، براق کردن، پرداخت کردن، پرداختن سایر معانی: رنگ زرد مایل به قهوه ای، بسیار علاقمند و ماهر (در کاری)، علا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی