کاردست، صنعت دست، دست ساخته، دستکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] ساختمان هاهی آبگیر و آب برگردان
[کامپیوتر] شبکه کامپیوتری سلسله مراتبی.
تکلیف خانه سایر معانی: (آموزش) تکلیف منزل، مشق شب، مطالعه و پژوهش (پیش از انجام طرح یا فعالیت و غیره)، آماده سازی، آماده گری، کار کنتراتی که بجای کارگاه یا کارخانه در منزل انجام می شود (به و ...
[ریاضیات] فولاد گرم کار
کارخانه، خانه داری سایر معانی: کار منزل (نظافت و آشپزی و غیره)، کارخانه، خانه داری اشپزی وغیره
[عمران و معماری] شبکه هیدرولوژی
شبکۀ اطلاعات [آینده‌پژوهی] مجموعۀ به‌هم‌پیوسته‌ای از پایگاه‌های رایانه‌ای برای مبادلۀ اطلاعات
واژه‌های مصوب فرهنگستان
شبکۀ اطلاعات [علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی] مجموعۀ به‌هم‌پیوسته‌ای از پایگاه‌های رایانه‌ای برای مبادلۀ اطلاعات ...
[کامپیوتر] شبکه های اطلاعاتی
[آب و خاک] سازه آبگیر دهانه ورودی
[زمین شناسی] شبکه رقومی خدمات هماهنگ(isdn)