سرخود، سخاوتمندانه، بطور ازاد یا رایگان سایر معانی: بطور ازاد یا رایگان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوش سایر معانی: خوشبختانه، باخوشی، مسعودانه
بطور بهتر، یا مزیت یا ترجیح
بی درنگ، بلافاصله، فورا، به آسانی، با میل، به دلخواه، از روی میل، زود، بسهولت [ریاضیات] به آسانی، به سهولت، به دلخواه، زود