تری، نمداری سایر معانی: نمداری، تری [عمران و معماری] تری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] نمایه تری
رطوبت، نم، تری، مقدار رطوبت هوا سایر معانی: نمداری، نمناکی، میزان نمداری هوا، درجه ی رطوبت [خودرو] رطوبت [شیمی] رطوبت [عمران و معماری] رطوبت - نم - نمناکی [مهندسی گاز] رطوبت، رطوبت هوا [زمین ...
رطوبت، نم سایر معانی: تری، خیسی، باران، آب [شیمی] نم، رطوبت، ترى، خیسی [عمران و معماری] رطوبت - نم [صنایع غذایی] رطوبت، نم [مهندسی گاز] رطوبت، نم [زمین شناسی] نمناکی،رطوبت آب موجود در جو یا ...
شتاب، تسریع، ته نشینی، دست پاچگی، بارش، عجله سایر معانی: (برف و باران و غیره) بارندگی، ریزش، سرنگونی، سقوط، افتادن، شتاب زدگی، تعجیل، (شیمی) ته نشست، رسوب [شیمی] رسوب دادن، رسوب کردن [عمران ...