(پولدارانی که مرتب برای کار یا تفریح با هواپیما سفر می کنند) دایم در سفر و خوشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبخت، موفق، سرسبز، کامیاب، کامکار سایر معانی: شکوفا، آباد، آبادان، پر رونق، در رفاه، دولتمند، ثروتمند، مساعد، سعید، فرخنده