prosperous
/ˈprɑːspərəs/

معنی

خوشبخت، موفق، سرسبز، کامیاب، کامکار
سایر معانی: شکوفا، آباد، آبادان، پر رونق، در رفاه، دولتمند، ثروتمند، مساعد، سعید، فرخنده

دیکشنری

موفق
صفت
successful, prosperous, prospering, favored, favouredموفق
successful, prosperous, palmyکامیاب
lucky, happy, fortunate, prosperous, blessed, blestخوشبخت
flourishing, prosperous, verdurousسرسبز
prosperousکامکار

ترجمه آنلاین

مرفه

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.