[زمین شناسی] کرمی شکل شده - به سنگی، رسوب کربناته یا هر جلوه زمین شناسی خورده شده گویند که ظاهری مانند این دارد که توسط کرم ها خورده شده و تحلیل رفته است.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر مستقیم، پیچاپیچ، پیچ وخم دار، درشکن سایر معانی: پیچاک، پر پیچ و خم، نادرستانه، ریاکارانه، فریب آمیز، نابکارانه، نادرستکار، دغل، فریبکار