ردیف ستون، ردیف درخت سایر معانی: (معماری) رده ی ستون ها (که در فواصل منظم قرار دارند)، ستون بندی، ستونگان [زمین شناسی] ستون بند در درز و شکاف یا درزبندی ستونی، ناحیه پایین تر که نسبت به بخش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایوان، طارمی، حیاط، پاسیو سایر معانی: حیاط خلوت، نورخان [عمران و معماری] ایوان - پاسیو - حیاط
(ایتالیا) میدان شهر (به ویژه اگر اطراف آن ساختمان باشد)، گذر سر پوشیده
ایوان، ستاوند، رواق سایر معانی: ایوان ستون دار، پشکم، سرسرا [عمران و معماری] سرسرا