پیشبروزی [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] شرایطی که در آن درطی نسلهای متوالی سن بروز برخی از بیماریهای ارثی بهتدریج جلو میافتد و شدت بیماری ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پیش بینی، انتظار، پیشدستی، وقوع قبل از موعد مقرر سایر معانی: پیش نگری، چشم به راهی، پیشگیری، آینده نگری، غیب بینی، پیش دانی، (حقوق - اقتصاد) پرداخت یا برداشت پیش از موعد، وقوع پیش از زمان مق ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(اقتصاد) تنزیل اضافی، تنزیل پیش نگر
فر خوردگی، جعد، چین و شکن، پیچ و تاب، موج، انقبا
[برق و الکترونیک] ضریب پاشندگی دی الکتریک کتانژانت زاویه فاز دی الکتریک در ماده ی دی الکتریک .
ضریب اتلاف [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] کاهش نسبی شدت باریکۀ ذرات یا تابش در واحد طول مسیر براثر پراکندگی|||متـ . ضریب پراکندگی scattering coefficient ...
خط اتلاف [فیزیک] طولی از سیم پرمقاومت برای کاهش چندکیلوواتی توان انتقالی به آنتن فرستنده
[برق و الکترونیک] خط اتلاف قطعه ای از سیم نیکروم یا فولاد ضد زنگ که به عنوان امپدانس پایانی غیرالقایی و به منظور اتلاف کیلوواتها انرژی در آنتن فرستنده ی لوزی گون به کار می رود.
[ریاضیات] اتلاف انرژی
روانشناسى : رهایى
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.