ورزش : انواع مسابقه اسب سوارى
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلوگیری از ابستنی، زاد ایست سایر معانی: جلوگیری از آبستنی، کنترل موالید، زادمهار، تنظیم خانواده [زمین شناسی] جلوگیری از آبستنی، تنظیم موالید [بهداشت] مهار زایش - کنترل موالید ...
پیشدستی، حیله
انفجار، جوش، فوران سایر معانی: فوران (آتشفشان و غیره)، برون فشانی، آتشفشانی، آب فشانی، بخار فشانی، ـ فشانی، فشانش، بروز (احساسات یا شورش و بلوا و غیره)، (پزشکی) جوش زدن (پوست)، ـ زدن، ـ زنی، ...
ناشى از پیمان شکنى، دروغ
سوارکاری سهروزه [ورزش] مسابقۀ سوارکاری در سه روز پیاپی که هر روز آن به یک رشته اختصاص دارد|||متـ . سهروزه
واژههای مصوب فرهنگستان
ایجاد روزن در قالب گوش یا سمعک [شنواییشناسی]
فرایند هوادهی خاک در ناحیۀ اشباعنشده با کار گذاشتن مجاری تهویه برای برانگیختن فعالیت زیستی درجا و بهینهسازی تجزیۀ زیستی ترکیبات آلی [مهندسی محیط زیست و انرژی] ...