اعتبار,برو,نیکنامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلیت، درستی، صحت، اصالت، خلوص، بی ریایی، صداقت
صحت، درستی، تصدیق، تایید، اعتبار، تنفیذ سایر معانی: (سند یا استدلال و غیره) اعتبار، پروهانی، روایی، ارزشمندی، ارزایی [علوم دامی] روایی [زمین شناسی] اعتبار [بهداشت] اعتبار داشتن [حقوق] اعتبار ...