خود بینی، خودپسندی، خود پرستی، قابلیت نانیت سایر معانی: (اشاره ی مکرر به خود در سخن یا نگارش) منم منم، خودپیشاوری، خودستایی، از خودگویی، غرور، ابرتنی، بادسری، منت، خودستانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوه، جاه، طمطراق، تجمل، فرهی، فره، حشمت، غرور وتظاهر سایر معانی: جلال، مهستی، زرق و برق، دبدبه، کروفر، خودنمایی، جاه نمایی، کبکبه، کبکبه و دبدبه، نمایش غرور آمیز، به رخ کشی، دنگ و فنگ، (مهج ...