(جانور شناس) سم، ناخن، چنگال، پنجه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(دیرین شناسی) نوتوانگولیت (انواع پستانداران گیاه خوار راسته ی notoungulata که در گذشته بومی امریکای جنوبی بودند)
سم، کفشک، حیوان سم دار، باسم زدن، پای کوبیدن، رقصیدن، لگد زدن سایر معانی: (با سم) لگد زدن، پامال کردن، لگدمال کردن، راه رفتن، پیاده رفتن، (در پای برخی جانوران) سم، (جانور سم دار) پا، (خودمان ...