ناروا، بی جهت، بی خود سایر معانی: بیش از حد، به طور افراط آمیز، بیجا، بی دلیل، به طور نامناسب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیاد، بسیار، بیش از حد، به طور مفرط، فزون کارانه، بسیار گرانه، زیاده، زیادی، زیادی don't be overly optimistic! زیاده خوشبین نباش! [ریاضیات] کاملا