overly
معنی
زیاد، بسیار، بیش از حد، به طور مفرط، فزون کارانه، بسیار گرانه، زیاده، زیادی، زیادی don't be overly optimistic! زیاده خوشبین نباش!
[ریاضیات] کاملا
[ریاضیات] کاملا
دیکشنری
بیش از حد
ترجمه آنلاین
بیش از حد
مترادف
ever ، exceedingly ، extremely ، immensely ، immoderately ، inordinately ، over ، overfull ، overmuch ، too ، too much ، too too ، unduly ، very much