دارای شغل نیمه وقت (و لذا درآمد نا کافی)، کم اشتغال، نیمه بیکار، کم کار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی مصرف، بی کار، بکار بیفتاده سایر معانی: عاطل