درهم و برهم، تشکیل نشده، نابسامان، فاقد سازمان، غیر مشتکل سایر معانی: بی سازمان، سازمان نیافته، مغشوش، بی ساختار، فاقد ساختار مواد آلی یا موجودات زنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی