بی دست و پا، بی وسیله، بی چاره سایر معانی: بی عرضه، بی کفایت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساده، افتاده، بی تکلف، بی ادعا، بی تصنع سایر معانی: نامغرور، فروتن، متواضع
[سینما] بدون انگیزه