قیصر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: czarevna
سنگماسۀ کوارتزی [زمینشناسی] ماسهسنگی فاقد خمیره یا با خمیرۀ اندک که بیش از 95 درصد آن را کوارتز تشکیل میدهد
واژههای مصوب فرهنگستان
قیصر، تزار، امپراطور روسیه قدیم، امپراتور روسیه، خسرو سایر معانی: مسئول تام الاختیار، همه کاره، آزادکار (tsar و tzar هم می نویسند)، تزار (عنوان شاهان روسیه ی تزاری)
ماسهسنگی فاقد خمیره یا با خمیرۀ اندک که بیش از 95 درصد آن را کوارتز تشکیل میدهد [زمینشناسی]