قلیاسنجی [شیمی] اندازهگیری کمّی غلظت بازها یا مقدار باز آزاد در محلول
واژههای مصوب فرهنگستان
قلیاسنجی [شیمی] قلیاسنجی [مهندسی گاز] قلیاسنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازهگیری رشد موجودات سایر معانی: (زیست شناسی - شناخت و اندازه گیری رشد بخشی از ارگانیسم نسبت به تمامیت آن) رشدسنجی، وخش سنجی [آمار] وَردسنجی
فرازسنجی، فرازاسنجی (معمولا به کمک فرازسنج مجهز به رادار) [آب و خاک] ارتفاع سنجی
کشوری که قوانین بین المللی را زیر پا می گذارد، کشور متمرد
تصویرسنجی قیاسی [مهندسی نقشهبرداری] از روشهای تصویرسنجی که در آن از دستگاههای قیاسی استفاده میشود
هندسۀ تحلیلی [ریاضی] مبحثی که به مطالعۀ اشکال هندسی و منحنیها با استفاده از دستگاه مختصات و روشهای جبری میپردازد
[ریاضیات] هندسه ی مسطحه ی تحلیلی
[عمران و معماری] فتوگرامتری تحلیلی
کمک، دستیار، معین، (اغلب با to) تابع، فرعی، وابسته، کمکی، کهنسالی، قدمت، کهن بودن، کهنگی، عهد قدیم
(هواشناسی) بادسنجی، باسنجی
[آب و خاک] مرز اختیاری