معنی

کمک، دستیار، معین، (اغلب با to) تابع، فرعی، وابسته، کمکی، کهنسالی، قدمت، کهن بودن، کهنگی، عهد قدیم

دیکشنری

باستان شناسی

ترجمه آنلاین

دوران باستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.