[عمران و معماری] تنش اصلی کوچکتر - تنش اصلی کوچک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معشوقه، خانم، کدبانو، بانو، دلبر سایر معانی: رئیس خانه، خانه دار، (زن) مدیر، سرپرست، ارباب، صاحب، نماد زن یا شهبانو که در زمینه ای سرآمد است، خانم سرخانه، موله، جانان، دلدار، (m بزرگ - مهجور ...
[پلیمر] تنش محبوس در قطعه
[عمران و معماری] توزیع نامتعادل تنش
زن پیکر نگاریا رنگ کار، زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انهااست
[زمین شناسی] تنش کششی مجاز
تنش صفحهای [فیزیک] تنشی که در آن دو تا از تنشهای اصلی همواره با صفحهای مشخص موازی هستند
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] تنش مسطح - تنش دو بعدی - تنش صفحه ای - تنش مستوی [زمین شناسی] تنش مسطح، تنش دو بعدی [پلیمر] تنش صفحه ای
(نادر - زن) رییس پستخانه
[عمران و معماری] بتن پیش تنیده پس کشیده [زمین شناسی] بتن پیش تنیده پس کشیده
[عمران و معماری] افت پیش تنیدگی
[زمین شناسی] سد پیش تنیده