نوسنجی، نوسنجی، عرضی سایر معانی: خط قاطع دو یا چند خط دیگر، خط متقاطع، خط تراگشتی، همبر، سنجش ارزش برحسی معیار نوینی [عمران و معماری] تراگذار [کامپیوتر] اشکال زدایی ،اجرای هر جمله از یک برنا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] متعادل کننده عرضی
[ریاضیات] اشتراک متقاطع
[ریاضیات] شرط تراگردی
[زمین شناسی] شیار عرضی
قطر، دوگوشه، قاطع دو زاویه، مورب، اریب، قطری سایر معانی: قیقاچ، (هندسه و ریاضی) قطر، تراگوش، کژ، (هندسه و ریاضی) قطری، تراگوشی، دارای نشان ها یا خط های مورب، ناراست، دارای زاویه ی چهل و پنج ...
فرمولدار [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان
خطی که دو یا چند خط را قطع کند [ریاضی]
← صفحۀ افقی [علوم تشریحی]