transversal
معنی
نوسنجی، نوسنجی، عرضی
سایر معانی: خط قاطع دو یا چند خط دیگر، خط متقاطع، خط تراگشتی، همبر، سنجش ارزش برحسی معیار نوینی
[عمران و معماری] تراگذار
[کامپیوتر] اشکال زدایی ،اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف
[نساجی] عرضی - ازپهنا
[ریاضیات] خط قاطع، خط مورب
سایر معانی: خط قاطع دو یا چند خط دیگر، خط متقاطع، خط تراگشتی، همبر، سنجش ارزش برحسی معیار نوینی
[عمران و معماری] تراگذار
[کامپیوتر] اشکال زدایی ،اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف
[نساجی] عرضی - ازپهنا
[ریاضیات] خط قاطع، خط مورب
دیکشنری
مقطع عرضی
اسم
transversalنوسنجی
صفت
transverse, accidental, lateral, transversal, latitudinal, dispensableعرضی
transversalنوسنجی
ترجمه آنلاین
عرضی