روشن، پیدا، نا پیدا، شفاف، فرانما، نور گذران، پشت نما سایر معانی: (آنچه که از ورای آن می توان دید) ترا نما، ترا پیدا (در برابر: نور تراو translucent)، نازک، بدن نما، واضح، مبرهن، آشکار، هوید ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی