فرمولدار [ریاضی]
واژههای مصوب فرهنگستان
توزیع احتمال تعداد آزمایهها پیش از نخستین موفقیت در دنبالهای از آزمایههای برنولی [آمار]
توزیع احتمال شرطی یک پارامتر به یک متغیر تصادفی بهشرط مشاهدۀ مقداری خاص از آن متغیر [ریاضی]
توزیع احتمالی که باورها و اطلاعات پیشین موجود یا مفروض دربارۀ پارامتر را تا زمانی معین و پیش از گردآوری تجربی دادهها توصیف میکند [ریاضی]
نوعی توزیع احتمال پیوسته (continuous probability distribution) که در آن دو یا چند شیوۀ متفاوت به کار رفته باشد [شیمی]
← توزیع توأم [آمار]
توزیعی که متقارن نیست [ریاضی]
توزیع تنها یک متغیر تصادفی در واحد زمان [آمار]
اصطلاحی در نحو، ناظر بر وابستگی ساختاری یک واحد دستوری به واحدی دیگر [زبانشناسی]
در دستور زایشی، تجزیۀ یک زنجیرۀ زبانی ازطریق قلابگذاری برای عملکرد گشتار|||متـ . تجزیۀ ساختی structural analysis [زبانشناسی]
وابستهای که هسته را توصیف یا محدود میکند [زبانشناسی]
فرمولدار [ریاضی]