نسبت تروتُن [مهندسی بسپار] نسبت گرانرَوی کشامدی به گرانرَوی برشی
واژههای مصوب فرهنگستان
دارای تعداد زیادی ماهی قزل الا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاشقک برشتهکاری [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی] افزارهای که در بخش پیشین دستگاه برشتهکاری قرار دارد و برای نمونهگیری از دانههای قهوه در حین فرایند برشته& ...
ماله، بیلچه باغبانی، ماله کشیدن سایر معانی: (بنایی) ماله، اندایه -2 (باغبانی) بیلچه -3 (با ماله) صاف کردن، گسترده کردن، ماله کشی کردن -4 (با بیلچه) کندن [عمران و معماری] ماله - کمچه - ماله آ ...
ماله کش
وابسته به تروا سایر معانی: به معیار وزن تروی (troy weight)، شهر باستانی تروا (رزمگاه داستان حماسی ایلیاد اثر هومر یونانی)، شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
(معیار وزن طلا و جواهر و نقره) وزن تروی
آوز [شنواییشناسی] ← آموزشدرمانی وزوز
طفره رو، مکتب گریز، شاگرد یا ادم طفره رو، از اموزشگاه گریز زدن سایر معانی: از مدرسه فرار کردن، مدرسه گریزی کردن، از مسئولیت شانه خالی کردن، (مهجور) آدم تنبل، کاهل، تنه لش، فراری از مدرسه، (ط ...
(امریکا) رجوع شود به: attendance officer
عیب زدایی، رفع عیب
[سینما] تروکاژ - تمهیدات سینمایی - حقه های تصویری - حقه های سینمایی