مدارگان [علوم جَوّ] منطقۀ میان مدارهای رأسالسرطان و رأسالجدی
واژههای مصوب فرهنگستان
منطقۀ حارّه [علوم جَوّ] آن بخش از زمین که آبوهوا یا اقلیم گرم و مرطوب دارد|||متـ . حارّه
[آب و خاک] حاره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرایش [زیستشناسی] حرکت جهتدار گیاه یا یکی از اندامهای آن در نتیجۀ اثر محرک بیرونی
مجاز، مجازی، گرمسیری، دارای تفسیر اخلاقی سایر معانی: مجاز majaaz
وَردایست [علوم جَوّ] مرز بین وَردسپهر و پوشنسپهر همراه با تغییر ناگهانی آهنگ کاهش دما
(گیاه) وردا دوست، چرخش دوست
رجوع شود به: tropospheric scatter
[برق و الکترونیک] خم شدن تروپوسفری شکست امواج رادیویی در لایه های مجاور توده های هوا که مشخصه های دما و رطوبت متفاوتی در تروپوسفر دارند و ارسال امواج رادیویی VHF را به مسافتهای دور امکان پذی ...
پراکنش گشتکره، پراکنش ورد سپهری
پراکنش وَردسپهری [مهندسی مخابرات] پراکنش تابش الکترومغناطیسی ناشی از بینظمیهای فیزیکی وَردسپهر که از آن در بسامدهای بین 350 تا 8400 مگاهرتز در ارتباطات فراافقی استفاده میشو ...
tropous _پسوند (صفت ساز): گراینده، متمایل، - گرای [anatropous]