[عمران و معماری] هوای محبوس [زمین شناسی] هوای محبوس (بتن)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لابه کردن، استدعاء کردن، درخواست کردن التماس کردن سایر معانی: تمنا کردن، استدعا کردن، یوبیدن، یوزیدن، بیش خواهش کردن، التماس کردن، (قدیمی) رفتار کردن (نسبت به کسی)، درخواست کردن از التماس کر ...
(رقص باله) آنترشا (پریدن در هوا و به هم زدن ساق پاها)
پیشغذای اصلی [گردشگری و جهانگردی] نوعی غذای گوشتی که بعد از خوراک ماهی و قبل از غذای اصلی در یک وعده غذای تشریفاتی صرف میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
شهری را سنگر بندی کردن، شهری را مستحکم کردن
انبار، انبارموقتی، انبار کالا، مرکز بازرگانی سایر معانی: انبار، انبارکالا، انبارموقتی، مرکزبازرگانی
قانون ـ فقه : اداره و سازماندهى فعالیتهاى تجارى یا مقاطعه کارى
قرص پوششدار رودهای [علوم دارویی] قرصی که مادۀ دارویی آن با یک مادۀ مقاوم در برابر اسید معده پوشانده میشود تا با تأخیر و بعد از عبور از معده، در رودۀ کوچک باز شود|||متـ . قر ...
[ریاضیات] عناصر ماتریس، جمله های یک ماتریس
برگشتگى پلک بدرون چشم
واحد اندازهگیری ترمودینامیک سایر معانی: (فیزیک) گشتاور، هرزش، درونگشتی، فیزیک واحد اندازه گیری ترمودینامیک، درگاشت [شیمی] آنتروپی [عمران و معماری] آنتروپی - شمارشپذیر [برق و الکترونیک] انترو ...
واگذار کردن، سپردن، بامانت سپردن سایر معانی: به عهده ی کسی گذاشتن، (مسئولیت و غیره) واگذار کردن، محول کردن، برگماشتن، اطمینان کردن به، سپردن به