[ریاضیات] ادغام نگاشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نسبت تنگش [حملونقل هوایی] 1. نسبت سطح مقطع بیشینه به سطح مقطع آزمونگاه در تونل باد زیرصوتی|||2. نسبت سطح مقطع ابتدای تنگه به سطح مقطع گلویی در تونل باد اَبَرصوتی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] نوار انقباضی یکی از خطوط موازی بر روی یک پلایا یا در امتداد حواشی آن که از رشد گیاهان در امتداد شکافهای بزرگ مقیاس حاصل از انقباض گل در خشک شدن بوجود می آید. (استون – 1967).
روانشناسى : انقباض پذیرى
پیمان کار، مقاطعه کار سایر معانی: هریک از طرفین قرارداد، پیمانگر، پیمانکار (به ویژه در امور ساختمانی)، کنترات چی [عمران و معماری] پیمانکار - مقاطعه کار [حقوق] پیمانکار، مقاطعه کار ...
قانون ـ فقه : عقود
قرار دادی، پیمانی، مقاطعه ای، ماهده ای سایر معانی: وابسته به پیمان یا قرارداد
[حقوق] اهلیت انعقاد قرارداد
(پزشکی - کوته شدگی غیرطبیعی عضله یا زردپی) هم کشش، کنتراکتور، انقباض موضعی، همکشی
ضد و نقیض حرف زدن، حرف های متناقض زدن
رد، ضدیت، مخالفت، تضاد، تناقض، مغایرت، ضد گویی، خلاف گویی، عدمتناسب سایر معانی: تباین، تکذیب، انکار، آخشیج، محاجه، پادگویی، (شخص یا چیز) متناقض [برق و الکترونیک] تکذیب، نقض، تناقض گویی [نساج ...
تناقض کلام، تناقض گویی، تناقصلفظی