وسیله ارایش، فن ارایش و تزئین سایر معانی: آرایشی، زیباساز، بزکی، اسباب توالت، ابزار آرایش، اسباب بزک، (جمع) لوازم آرایشی، عیب زدا، لکه زدا، وابسته به لوازم آرایش، وابسته به بزک [بهداشت] آرای ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی