[ریاضیات] ضریب توافقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشایندی [آمار] زمان یا هزینه‌ای که برای برآوردن نیازهای پیش‌بینی‌نشدۀ پروژه در نظر گرفته می‌شود
واژه‌های مصوب فرهنگستان
سوخت احتیاطی [حمل‌ونقل هوایی] سوختی مازاد بر سوخت سفر که در شرایط نامساعد جوّی، مانند تغییرات پیش‌بینی‌نشده در باد و دما و مسیرهای پروازی، از آن استفاده می‌کنند ...
سوخت احتیاطی [علوم نظامی] سوختی مازاد بر سوخت سفر که در شرایط نامساعد جوّی، مانند تغییرات پیش‌بینی‌نشده در باد و دما و مسیرهای پروازی، از آن استفاده می‌کنند ...
[حقوق] وجوه احتیاطی
[حقوق] مسئولیت یا بدهی احتمالی، پیش بینی نشده یا محتمل الوقوع
[کامپیوتر] طرح احتمالی [صنعت] طرح اقتضایی - طرحی به منظور برآورده کردن نیازهای مشتری در شرایط وقوع حوادث اضطراری مانند وقفه در تاسیسات، کمبود نیروی انسانی و و غیره.
تصادفی، مشروط، محتمل، محتمل الوقوع سایر معانی: گمان سزا، ممکن، رویداد پذیر، شانسی، اتفاقی، بختی، (با: on یا upon) وابسته (به)، مشروط (به)، منوط به، (فلسفه) غیرجبری، آزاد، مختار، گروه، گروه گ ...
[حسابداری] دارائیهای احتمالی
[حقوق] ادعای محتمل الوقوع، ادعای احتمالی
[حسابداری] درآمدهای احتمالی