دار تبدیلی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] داری که به هر نوع محصول تبدیل شده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
الوار کوتاه، ساخته شده از الوار کوتاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الوار مازک [حملونقل دریایی] الواری که برای تقویت بخش میانی شناور، بر روی الوار مازک محکم میشود
[عمران و معماری] الوار ساختمانی
ریلبند پل [حملونقل ریلی] نوعی ریلبند چوبی که در ابعادی بزرگتر از معمول تهیه میشود تا بتوان از آن بر روی پلهای دارای عرشۀ باز استفاده کرد|||متـ . تراورس پل ...
گشت برآورد [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] پیمایش برای مکانیابی و برآورد مقدار چوب در یک ناحیۀ معین جنگلی براساس گونه و اندازه و کیفیت ...
حملونقل چوب [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] حملونقل ماشینی فراوردههای چوبی جنگل از انبارگاه تا مراکز مصرف
کنده، سرعت سنجکشتی، لگاریتم، کارنامه، صورت عملیات، سفرنامهکشتی، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده، ثبت کردن وقایع، کندن کنده درخت، در سفرنامه وارد کردن سایر م ...
ریلبند طولی [حملونقل ریلی] ریلبندی که در زیر ریل و در طول آن کار گذاشته میشود|||متـ . تراورس طولی
تیر، دیرک، دکل یکپارچه، بادکل مجهز کردن سایر معانی: رجوع شود به: masto- (پیش از واکه به کار می رود)، (کشتی) دکل (که طناب بادبان ها یا رادار یا دیده بان گاه و غیره بر آن سوار است)، دکل دار کر ...
خیلی انبوه، پوشیده شده از درخت سایر معانی: پردرخت، پوشیده از درخت، بیشه وار، مشجر
درختستان، جنگل، زمین جنگلی سایر معانی: جنگلی، جنگل زی، بیشه زی، سرزمین جنگلی، سرزمین پردرخت، بیشه زار [آب و خاک] زمین های تولید چوب،زمین های با گونه های چوبی