معنی
سایر معانی: الوار، کلندر، لاپه، هیزم، دفتر روزانه ی کشتی (که سرعت و مسافت پیموده شده و دیگر رویدادهای کشتی را در آن می نویسند)، (تنه ی درخت را) الوار کردن، تخته تخته کردن، درخت انداختن، جنگل بری کردن، بریدن و به نجاری بردن، در دفتر روزانه ی کشتی (و غیره) ثبت کردن، رخداد نگاری کردن، (هواپیما و کشتی - فاصله ای را) پیمودن، وسیله ی اندازه گیری سرعت کشتی، (ناو) تندی نما، (هواپیما و فضاناو و غیره) دفتر روزانه، رخداد نگاشت، دفتر پیشرفت کار، رخداد نامه، وابسته به دفتر روزانه یا رخداد نگاشت، رکورد چیزی را به دست آوردن، مخفف: لگاریتم (logarithm)، گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره، درسفرنامه واردکردن
log _
پسوند: رجوع شود به: -logue
[حسابداری] ثبت روزانه،ثبت روزانه دفتر
[عمران و معماری] گرده بینه
[کامپیوتر] ثبت وقایع . - لگاریتم طبیعی - تابعی در بسیاری از نسخه های بیسیک و زبانهای دیگر، که لگاریتم طبیعی ( مبنای e) x ) را محاسبه می کند. با این حال، در برخی از زبانها، برنامه های صفحه ی گسترده، LOG(x) لگاریتم عمومی ( مبنای 10) و LN(x) لگاریتم طبیعی هستند. نگاه کنید به logarithm .
[برق و الکترونیک] logarithm-لگاریتم توانی که عددی به نام مبنا باید به آن برسد تا با عدد اصلی برابر شود در سیستم لگاریتم معمول مبنا 10 است . در این سیستم لگاریتم 1000 در مبنای 10 برابر 3 است زیرا 10 بتوان 3 معادل 1000 است . مبنای دیگری که معمولاً به کار میرود برابر با 2/71828 استکه با e نشان داده می شود و به نام لگاریتم طبیعی، نپر یا هیپر بولیک، نامیده می شود . در این سیستم علامت log به توان N به صورت مخفف LnN نشان داده می شود .
[مهندسی گاز] گزارش روزانه
[ریاضیات] ثبت روزانه، جدول، جدول کارنما، نمودار گرفتن، نمودار
[نفت] نمودار گرفتن - نمودار (اسم) - برش
[آب و خاک] نمودار تغییر خواص، لگاریتم، گزارش، تنه درخت
[مهندسی گاز] لگاریتم