یخنهشته [زمینشناسی] رسوبهای سست و جورنشده (unsorted) و بدون چینهبندی که مستقیما براثر آب شدن یخ در یخسار، برجای مانده باشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[آب و خاک] تنبوشه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تا جهنم یخ بزند، هر چه دلت می خواهد، وقت گل نی
قابل کشت وزرع
کشاورزی، خیش، کشت، کشت و زرع سایر معانی: کشت و کار [خاک شناسی] خاک ورزی [آب و خاک] خاک ورزی
[خاک شناسی] عمل خاک ورزی [آب و خاک] اهداف خاک ورزی
[خاک شناسی] خاک ورزی عمیق
[آب و خاک] سخت لایه خاک ورزی
[آب و خاک] نظام های خاک ورزی
شخم زن
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca5Si2O7(CO3)2
[ریاضیات] قضیه ی آجر فرش