تابعیت، ملیت سایر معانی: ویژگی (های) ملی و قومی، شهروندی، ملت، قوم، (جمع) ملیت ها، رجوع شود به: nationalism [حقوق] تابعیت، ملیت [ریاضیات] ملیت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطور ملی، از لحاظ ملی
احمق، طبیعی، نهادی، عادی، خلقی، جبلی، قهری، فطری، غریزی، سرشتی، استعداد ذاتی، ساده، ذاتی، بدیهی، دیوانه سایر معانی: دست نخورده (ناساخته ی دست انسان)، وحشی، کشت نشده، (غیر مذهبی یا جادویی - ن ...
هوانوردی سایر معانی: ناوبری، هدایت (کشتی یا هواپیما و غیره)، رفت و آمد کشتی ها، علم تعیین مسیر (برای کشتی و هواپیما و غیره)، رهیابی، کشتی رانی، دریا نوردی، بحر پیمایی، فن کشتی رانی با علم ری ...
غیبگویی سایر معانی: سحر وجادو، جادوگری، غیبگویی از طریق ایجاد رابطه با مردگان
مبتدی، کاراموز، نوچه، جدید الایمان سایر معانی: نو کیش
شبکه، شبکه ارتباطی، شبکه توری سایر معانی: (کامپیوتر - سازگانی مرکب از یک یا چند کامپیوتر و پایانه و چاپگر و غیره) شبکه، همبند، همبند کردن، شبکه ای کردن، پخش شده توسط کلیه ی ایستگاه های بنگاه ...
[کامپیوتر] شبکه عصبی . [برق و الکترونیک] شبکه عصبی مدار الکترونیکی که عملکردهای شبکه ای از نرونها و اکسونهای زنده را مانند انچه که در مغز وجود دارد . شبیه ساز ی می کند .یا نمایش می دهد این ش ...
(وابسته به جنبش فرهنگی سال های 1980 که هدفش تاکید معنویات و گیاهخواری و طب گیاهی و غیره بود - وابسته به سبک موسیقی امریکایی که دارای آهنگ تکراری و ساده بوده و هدفش ایجاد آرامش روحی بود) دورا ...
مهم، قابل انتشار، جالب و بموقع سایر معانی: قابل ذکر در اخبار، گزارش کردنی، جالب، قابل توجه عامه برای درج در روزنامه
پوچ گرایی، انکار همه چیز، عقاید نهیلیستی سایر معانی: (فلسفه - سیاست) هیچ گرایی، لاگرایی، نیست گرایی، آیین نفی مطلق، اعتقاد به تباهی و فساد دستگاههای اداری و لزوم از بین رفتن انها ...
مضر، کریه، بد بو، نا مطلوب، زیان بخش سایر معانی: (برای سلامتی) بد، آسیب انگیز، متعفن، زننده