تحریک کردن، ازردن، خشمگین کردن، رنجاندن، عذاب دادن، دلخور کردن، اذیت کردن، بستوه اوردن، مزاحم شدن، عاجز کردن، عصبانی کردن سایر معانی: عامل اذیت، مزاحم، مصدع، آزارگر، رنج، رنجه، اذیت، مزاحمت، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ، جواب، دفاع، دفاع کردن، از عهده برامدن، پاسخ دادن، جواب دادن، جوابگو شدن، بکار امدن، بکار رفتن، بدرد خوردن، جواب احتیاج را دادن، عهده دار شدن سایر معانی: تلافی، تلافی کردن، عمل به مثل ک ...
دفاع، پوزش ادبی سایر معانی: دفاعیه ی رسمی (از عقیده یا مذهب یا رفتار شخصی)، دفاع نامه، مدافعه، توجیه
ضمیمه، استفاده، درخواست، کاربرد، استعمال، درخواست نامه، ممارست سایر معانی: مالیدن به، زدن به، چیز مالیدنی یا زدنی (به ویژه دارو)، تقاضا، تقاضانامه، فرم، پشتکار، سعی، مداومت، ربط، اطلاق، وابس ...
عملی، کابردی، کاربسته، بکاربرده، وضع معموله، برای هدف معین بکار رفته سایر معانی: کاربردی، عملی (در مقابل: نظری یا ناکاربردی (theoretic(al)، بکار بردنی، بکاربرده شده [نساجی] کاربردی - عملی [ر ...
ابزیدان، ابزیگاه، نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی سایر معانی: (ظرف بزرگ یا جام یا تانک که در آن ماهی رنگین نگه می دارند) آکواریوم، ماهیخانه، آبزیدان، تانک، شیشه بزرگی که دران ماهی و جانوران د ...
ادم دهاتی، متعلق به ارکاد سایر معانی: وابسته به آرکادی، اهل استان آرکادی در یونان، روستایی و ساده، شبانی، بی آلایش، متعلق به ارکاد ناحیه ای در یونان، ادمیکه ساده و بی تجمل زندگی میکند ...
محرمانه، سری سایر معانی: پنهان، arcana : محرمانه
آرشیوشناسی [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] پیکرهای نظاممند از نظریهها و مفاهیم و روشهایی که به شناسایی و دریافت و اعتباریابی و حفظ مواد آرشیوی و دسترسی به آنها کمک ...
واژههای مصوب فرهنگستان
اثبات، بحی، استدلال، برهان، مباحثه، مشاجره، نشانوند، مناظره، یک سلسله دلایل قابل قبول سایر معانی: دلیل، علت، چرایی، بحث، اقامه ی دلیل، جدل، محاجه، بگومگو، دعوا، خلاصه ی موضوع، چکیده ی داستان ...
هنر، اختراع، استادی، نیرنگ، تصنع، تزویر سایر معانی: تردستی، زبردستی، مهارت، هنرمندی، حیله، مکر، گولزنی، تمهید، ترفند، حقه
هوش مصنوعی سایر معانی: (کامپیوتر) توانایی کامپیوتر در انجام کارهایی که تنها با عقل و اندیشه و بینش میسر است، هوش ماشینی، هوش مصنوعی هوش مصنوعی [کامپیوتر] هوش ساختگی، هوش مصنوعی . [ریاضیات] ه ...