[نساجی] مضراب ( در ماشین بافندگی )
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] مشخصه طیفی پیکاپ پاسخ طیفی پیکاپی که تابش را به سیگنالهای الکتریکی قابل اندازه گیری در پایه های خروجی تبدیل می کند .
[زمین شناسی] تنوره های کیمبرلیتی
[معدن] منحنی مشخصه خط لوله (آبکشی)
piratic(al)درخوردزدان دریایى، مربوطبه دزدان دریایى، مبنى بردزدى، تقلبى، دغلى
بلورهای نخودی [زمینشناسی] تودههای گرد بلوری تقریبا به اندازۀ نخود
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] نوعی کانی، سولفات آبدار آرسنیت آهن دار - فرمول شیمیایی: Hydrous ferric arsenate sulfate (Fe, AsO4, SO4, H2O)
پلاستیک، مادهپلاستیکی، قالب پذیر، قابل تحول و تغییر، تغییر پذیر، نرم، خمیری سایر معانی: (ماده ی) شکل پذیر، دیس پذیر، ریخت گیر، دشایند، خوپذیر، تحت تاثیر قرار گرفتنی، اثر پذیر، هنایش پذیر، پل ...
[عمران و معماری] تحلیل فروریختگی پلاستیک [زمین شناسی] تحلیل فروریختگی پلاستیک
[پلیمر] کامپوزیت پلاستیک
[عمران و معماری] طرح خمیری - طرح در محیط خمیری - طراحی خمیری - طرح و محاسبه پلاستیک [زمین شناسی] طرح خمیری، طراحی خمیری، طرح و محاسبه پلاستیک
[عمران و معماری] مقطع طرح خمیری