[ریاضیات] مسیر های چندگانه ی بحرانی، دارای چند مسیر بحرانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] استقرای چندگانه ی ریاضی
[آمار] آماره های ترتیبی چندمتغیّره
[زمین شناسی] مفصل ماهیچه ای نوعی مفصل بندی در استخوانچه های کرینوئیدها که علاوه بر رباطها تحت تأثیر رشته های ماهیچه ای نیزقرار دارد مقایسه شودبا: ligamentary articulation
ضماد خردل
ماهیچهتَندهای [علوم پایۀ پزشکی] مربوط به ماهیچهتَنده
واژههای مصوب فرهنگستان
(چیزى ) که مایه انقباض مردمک چشم گرد د
عرفانی، راز و رزانه، صوفیانه، دارای معنی اخلاقی یا نمادین، رجوع شود به: mystic، استعاری، پوشیده، باطنی، رمزی، سری، درونی
بطور رمزی یااستعاری، بطور پوشیده، از روی تصوف
عرفان، تصوف، فلسفه درویش ها سایر معانی: راز و رزی، درویشی
مخدر [پزشکی] 1. دارویی که باعث منگی و عدم حساسیت میشود و درد را تسکین میدهد|||2. ویژگی دارویی که باعث منگی و عدم حساسیت میشود و درد را تسکین میدهد ...
مواد مخدره، مسکن، منوم، مخدر، مربوط بهمواد مخدره سایر معانی: ماده ی مخدر (مثلا تریاک و مرفین و هرویین و غیره)، هر چیزی که کرخ یا سست می کند، آرام کننده، تخدیر کننده، سستگر، کرخ ساز [شیمی] ما ...