معنی

مواد مخدره، مسکن، منوم، مخدر، مربوط بهمواد مخدره
سایر معانی: ماده ی مخدر (مثلا تریاک و مرفین و هرویین و غیره)، هر چیزی که کرخ یا سست می کند، آرام کننده، تخدیر کننده، سستگر، کرخ ساز
[شیمی] ماده مخدر

دیکشنری

مواد مخدر
اسم
narcoticمواد مخدره
صفت
narcotic, opiate, stupefacientمخدر
palliative, narcotic, anodyne, assuasive, calmativeمسکن
narcoticمربوط بهمواد مخدره
hypnagogic, hypnogogic, hypnotic, narcotic, soporificمنوم

ترجمه آنلاین

مواد مخدر

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.